خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کمپ تعطیلات
[اسم]
le village de vacances
/vilaʒ də vakɑ̃s/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: villages de vacances]
1
کمپ تعطیلات
اردوگاه مخصوص تعطیلات
1.Cette charmante maison est située dans un village de vacances à Miami.
1. این خانه زیبا در یک اردوگاه مخصوص تعطیلات در "میامی" واقع شده است.
2.En village de vacances, on n'a pas besoin de se préoccuper de préparer les repas.
2. در کمپ تعطیلات نیازی نیست به درست کردن غذا مشغول شویم.
تصاویر
کلمات نزدیک
village
villa
vilenie
vilain
vil
villageois
ville
ville-dortoir
villes tentaculaires
villégiature
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان