1 . استفراغ کردن
[فعل]

vomir

/vɔmiʀ/
فعل ناگذر
[گذشته کامل: vomi] [حالت وصفی: vomissant] [فعل کمکی: avoir ]

1 استفراغ کردن بالا آوردن

  • 1.J'ai vomi parce que j'étais malade.
    1. من بالا آوردم چون مریض بودم.
  • 2.Le chien a vomi sur le tapis.
    2. سگ روی فرش بالا آورد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان