خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . استفراغ
[اسم]
le vomissement
/vɔmismɑ̃/
قابل شمارش
مذکر
1
استفراغ
بالا آوردن
1.Nous appelons le médecin car il a été pris de vomissements.
1. ما دکتر را خبر میکنیم چون او استفراغ کرده است.
2.Vomissements de sang.
2. بالا آوردن خون.
تصاویر
کلمات نزدیک
vomir
vomi
volée
volute
volupté
vorace
voracité
vos
vos papiers, s’il vous plaît.
votant
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان