1 . کیبرد (کامپیوتر) 2 . کلاویه
[اسم]

le clavier

/klavje/
قابل شمارش مذکر

1 کیبرد (کامپیوتر) صفحه کلید

  • 1.Les touches de mon nouveau clavier sont très sensibles.
    1. کلیدهای صفحه کلید جدیدم خیلی حساس هستند.

2 کلاویه

Les claviers d'un piano
کلاویه‌های یک پیانو
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان