1.
Choisis cette chemise verte, elle est plus jolie.
1.
این پیراهن سبز را انتخاب کن، خوشگلتر است.
2.
J'aime tes yeux verts.
2.
چشمان سبز رنگت را دوست دارم.
donner son feu vert à queleue chose
چراغ سبز به چیزی نشان دادن [اجازه دادن]
1.
Je te donne mon feu vert à un voyage court.
1.
من اجازه یک سفر کوتاه را بهت میدهم.
2.
Ma mère m'a donné son feu vert pour une pyjama partie.
2.
مادرم به برپایی یک پیژامه پارتی چراغ سبز نشان داد.
recevoir le feu vert de quelqu'un
از کسی چراغ سبز گرفتن [اجازه گرفتن]
1.
J'ai reçu le feu vert de ma mère pour un pyjama partie.
1.
من چراغ سبز برپایی یک پیژامه پارتی را از مادرم گرفتم.
2.
J'ai reçu le feu vert de ma mère pour un voyage court.
2.
من چراغ سبز یک سفر کوتاه را از مادرم گرفتم.
2
پاک (انرژی)
تجدیدپذیر
les énergies vertes
انرژی پاک
1.
On peut utiliser les énergies vertes.
1.
میتوانیم از انرژیهای پاک استفاده کنیم.
2.
Quels sont les cinq types d'énergies vertes ?
2.
پنج انرژی پاک چیست؟
3
خام
نرسیده، کال
un fruit/un vin/un bois... vert
یک میوه/شراب/چوب... خام [نرسیده]
1.
C'est un fruit vert, je n'en mangerai pas.
1.
این میوه، کال است. نمیخورمش.
2.
Ne prenez pas du vin vert, sinon vous aurez mal au ventre.
2.
شراب خام نخورید، وگرنه دل درد میگیرید.
4
سرزنده
شاداب
être encore vert
هنوز سرزنده بودن
1.
Elle a 90 ans mais elle est encore verte.
1.
او 90 ساله است، اما هنوز سرزنده.
2.
Je suis malade mais je suis encore vert.
2.
بیمارم اما هنوز سرزنده.
[اسم]
le Vert
/vɛʀ/
قابل شمارش
مذکر
5
(عضو حزب سیاسی) سبز
Les Verts Australians
استرالیاییهای عضو حزب سبز
"سیاست سبز" چیست؟
"سياست سبز"، يک مرام سياسی است که از دهه ١٩٧٠ ميلادی در مغرب زمين متولد شد و الگوی اصلی آن نيز حزب سبز آلمان بوده که اکنون بين ١٠ تا ١٥ درصد کرسیهای پارلمان فدرال اين کشور را داراست. سياست سبز با هدف خلق يک جامعه با بوم پايدار به وجود آمده و بر سازگاری با محيط زيست، نبود خشونت، عدالت اجتماعی، دموکراسی مردم معمولی و همچنين مسائل محلی و بومی متکی است. احزاب سبز معمولاً از جنبشهای حقوق زنان و کنشگران صلح نيز حمايت میکند.