1 . سازماندهی کردن
[فعل]

örgütlemek

/œrɟøtlemˈɛc/
فعل گذرا

1 سازماندهی کردن

  • 1.Çocukları örgütlüyor ve çalıştırıyordu.
    1. بچه‌ها را سازماندهی می‌کرد و مجبور به کارشان می‌کرد.
تصاویر
  •  تصویر örgütlemek - دیکشنری انگلیسی بیاموز
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان