خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . فشار آوردن
2 . لبه پارچه را تا زدن و دوختن
3 . سرکوب کردن
4 . از بین بردن
5 . پیشرفت کردن
6 . تحت فشار قرار دادن
7 . سر بزنگاه رسیدن
8 . چاپ کردن
9 . چیزی ناگهان اتفاق افتادن و تاثیرش را نشان دادن
10 . شدت گرفتن (گرما، تاریکی و احساس خوابآلودگی)
11 . (در بازی قمار) پول گذاشتن
[فعل]
bastırmak
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
1
فشار آوردن
2
لبه پارچه را تا زدن و دوختن
3
سرکوب کردن
4
از بین بردن
رفعورجوع کردن
5
پیشرفت کردن
جلو زدن (از کسی)
6
تحت فشار قرار دادن
در منگنه گذاشتن (کسی را)
7
سر بزنگاه رسیدن
پیش کسی سرزده رفتن
8
چاپ کردن
9
چیزی ناگهان اتفاق افتادن و تاثیرش را نشان دادن
10
شدت گرفتن (گرما، تاریکی و احساس خوابآلودگی)
بیشتر شدن، زیاد شدن
11
(در بازی قمار) پول گذاشتن
پول دادن (قمار)
تصاویر
کلمات نزدیک
bastırak
bastık
bastıbacak
bastı
bastonsuz
bastırık
bastırılmak
basur
basur otu
basurlu
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان