1 . درست شدن
[فعل]

düzelmek

/dyzælmˈɛc/
فعل گذرا

1 درست شدن اصلاح شدن

  • 1.Herşey bir anda düzeldi, harikulade oldu.
    1. همه چیز در یک لحظه درست شد، فوق‌العاده شد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان