خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . احیا شدن
[فعل]
dirilmek
/diɾɪlmˈɛc/
فعل گذرا
صرف فعل
1
احیا شدن
زنده شدن، سرپا شدن،
1.Ruh bir süre gider, yine bedene gelir ve onu diriltir.
1. روح یک مدتی میرود، دوباره به بدن باز میگردد و آن را احیا میکند.
تصاویر
کلمات نزدیک
diri
direnç
direnmek
direniş
direktif
dirsek
disiplin
disiplinli
disko
divan
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان