خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کسی را مجبور به قنداق کردن
2 . کسی را مجبور به آتش زدن جایی کردن
[فعل]
kundaklatmak
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
1
کسی را مجبور به قنداق کردن
2
کسی را مجبور به آتش زدن جایی کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
kundaklanış
kundaklanmak
kunda
kumuç
kumsuz
kundaklayış
kundaklı
kundaksız
kundakçı
kundura
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان