1 . نمونه
[اسم]

numune

/numunˈɛ/
قابل شمارش

1 نمونه

مترادف و متضاد örnek
  • 1.Şirketten bize numune göndermesini istedim.
    1. از شرکت خواستم برای ما نمونه بفرستد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان