1 . سرگردان شدن
[عبارت]

ortada kalmak

/ɔrtadˈa kaɫmˈak/

1 سرگردان شدن از اینجا مانده از آنجا رانده

  • 1.Belediye evlerini yıkınca çoluk çocuk ortada kaldılar.
    1. وقتی شهرداری خانه بچه‌ها را خراب کرد بچه‌ها سرگردان شدند.
معنی عبارت ortada kalmak
معنی تحت‌اللفظی عبارت ortada kalmak "وسط ماندن" است و منظور از آن "سرگردان شدن" می‌باشد و معادل فارسی آن "از اینجا مانده از آنجا رانده" است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان