خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . گزارش
[اسم]
rapor
/rapˈɔr/
قابل شمارش
1
گزارش
1.Kazanın raporunu yazdın mı?
1. گزارش تصادف را نوشتی؟
2.Polis raporu inceliyor.
2. پلیس گزارش را بررسی میکند.
تصاویر
کلمات نزدیک
rap müziği
ranza
rant
randevu almak
randevu
rapor tutmak
rapor yazmak
raptiye
rasathane
rasgele
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان