خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . روح
[اسم]
ruh
/rˈʊh/
قابل شمارش
1
روح
مترادف و متضاد
dirilik
1.Uyuduğumuzda ruhumuz bedenimizden çıkıyormuş.
1. وقتی میخوابیم روحمان از بدنمان خارج میشود.
تصاویر
کلمات نزدیک
ruble
rota
rosto
romatizma
romanyalı
ruh hali
ruh ikizi
ruh sağlığı
ruhsal
ruhsat
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان