1 . جا شدن 2 . جور در آمدن
[فعل]

sığmak

/sɯːmˈak/
فعل گذرا

1 جا شدن

  • 1.Bavullar dolaba sığdı mı?
    1. چمدان‌ها در کمد جا شد؟
  • 2.Bu kitaplar buraya sığmaz.
    2. این کتاب‌ها در اینجا جا نمی‌شود.

2 جور در آمدن

  • 1.Bu davranışın ne akla ne de mantığa sığar.
    1. این رفتارت نه با عقل و نه با منطق جور در می‌آید.
  • 2.Müdürün söyledikleri akla sığmıyor.
    2. چیزهایی که مدیر گفت با عقل جور در نمی‌آید.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان