1 . مصدوم شدن
[فعل]

sakatlanmak

/sakatɫanmˈak/
فعل گذرا

1 مصدوم شدن

  • 1.Ben kazada sol bacağımdan sakatlandım.
    1. من در تصادف، از (ناحیه) پای چپم مصدوم شدم.
  • 2.Final maçından bir gün önce çok ciddi sakatlandı.
    2. یک روز قبل از مسابقه نهایی، خیلی شدید مصدوم شد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان