خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بینمک
[صفت]
tuzsuz
/tˈʊzsʊz/
قابل مقایسه
1
بینمک
1.Yemekleri tuzsuz yapıyorum çünkü daha sağlıklı.
1. غذاها را بینمک درست میکنم چون که سالمتر است.
تصاویر
کلمات نزدیک
tuzluk
tuzlu
tuzak
tuz gölü
tuz
tuğba
tuğla
tuş
tökezlemek
töre
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان