1 . تصور کردن
[فعل]

zannetmek

/zannɛtmˈɛc/
فعل گذرا

1 تصور کردن گمان بردن

  • 1.Ben onları karı koca zannediyordum.
    1. من تصور می‌کردم آنها زن و شوهر باشند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان