Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
ء
ة
أ
إ
1 . سفید
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
أَبْيَض
غیرقابل مقایسه
1
سفید
1.كَانَتْ بُشْرَتُهَا بَيْضَاء كَالثَّلْج.
پوست او چون برف سفید بود.
2.هَل تَرَى ذَلِكَ البَابَ الأَبْيَض؟
آیا آن در سفید را میبینی؟
3.يَبْتَعِدُ الحِصَانُ الأَحْمَرُّ عَنِ الحِصَانِ الأَبْيَض.
اسب قرمز از اسب سفید دور میشود.
کلمات نزدیک
اثنا عشر
حجاب حاجز
قصبة هوائية
أمعاء دقيقة
قولون
بيضاء
أسود
سوداء
رمادي
أخضر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان