[اسم]

أَثَر

قابل شمارش مذکر
[جمع: آثَار]

1 اثر آثار باستانی

عِلْمُ الآثار
باستان‌شناسی
الآثَار التَّارِيخِيَّة الوَطَنِيَّة
آثار تاریخی ملی
[فعل]

أَثَّرَ

فعل گذرا

1 اثر کردن تأثیر گذاشتن

أَثَّرَ فِي، أَثَّرَ عَلَى
تأثیر گذاشتن
  • أَثَّرَتِ اللُّغَة العَرَبِيَّة عَلَى العَدِيد مِنَ اللُّغَات.
    زبان عربی بر زبان‌های متعددی تأثیر گذاشته‌است.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان