Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
ء
ة
أ
إ
1 . خواهر
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
أُخْت
قابل شمارش
مونث
[جمع: أَخَوَات]
1
خواهر
1.هَلْ عِنْدَك أُخْت؟
آیا خواهر داری؟
2.هِيَ أُخْتِي العَزِیزَة.
او خواهر عزیز من است.
3.وُلِدَتْ أُخْتهَا فِي مَدِينَة شِيرَاز.
خواهرش در شهر شیراز به دنیا آمد.
کلمات نزدیک
شقيق الزوجة
شقيق الزوج
أخت الزوجة
أخت الزوج
والد الزوجة
أخ
خليل
تدريب مهني
خطوبة
لوعة حب
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان