Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
ء
ة
أ
إ
1 . زمین
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
أَرْض
قابل شمارش
مذکر
[جمع: أَرَاض]
1
زمین
1.تَدُورُ الأَرْض حَولَ الشَّمْس فِي سَنَة.
زمین در یک سال به دور خورشید میچرخد.
2.هُوَ سَقَطَ عَلَی الأَرْض.
او بر روی زمین افتاد.
3.هُوَ نَامَ عَلَى الأَرْض.
او بر روی زمین خوابید.
کلمات نزدیک
شمس
نجم
كوكب
فاصلة
نقطتان رأسيتان
قمر
صاروخ
عطارد
نار
تربة
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان