[اسم]

أُضْحِيَة

قابل شمارش مونث
[جمع: أَضَاحِي]

1 قربانی حیوان قربانی

  • 1.نَذْبَحُ الأضْحِيَة، وَنَزُورُ الأهْلَ وَ الأصْدِقَاءَ.
    قربانی را سر می‌بریم و به دیدار خانواده و دوستان می‌رویم.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان