Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
ء
ة
أ
إ
1 . مدیتیشن
2 . تأمل کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
تَأَمُّل
غیرقابل شمارش
مذکر
1
مدیتیشن
درونپویی، مراقبه
1.هَلْ تُحِب التَأَمُّل؟
آیا از مدیتیشن خوشت میآید؟
[فعل]
تَأَمَّلَ
فعل ناگذر
1
تأمل کردن
اندیشیدن، فکر کردن
1.مَا سَمِعْتُ صَوتَكَ لِاَنَّنِي كُنْتُ أَتَأَمَّلُ فِي عَظِمَةِ العَالَم.
من صدایت را نشنیدم زیرا داشتم به عظمت این دنیا فکر میکردم.
کلمات نزدیک
تدليك
علم الأورام
علم الأمراض
علم الغدد
طب الأعصاب
وخز بالإبر
علاج فيزيائي
تنويم مغناطيسي
معالجة مثلية
علاج عطري
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان