[اسم]

تَحْوِيل

قابل شمارش مذکر
[جمع: تَحْوِيلَات]

1 دگرگونی تغییر، تبدیل

  • 1.سَهَّلَتْ أَعْمَالَهُ الصَّعْبَةَ فِي حَفْرِ الأَنْفَاقِ وَ حَفْرِ المَنَاجِمِ وَ تَحْوِيلِ الجِبَالِ.
    کارهای دشوار خود را در حفر تونل‌ها، حفر معدن‌ها و تبدیل کوه‌ها آسان کرد.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان