Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
ء
ة
أ
إ
1 . فارغالتحصیلی
2 . دانشآموخته شدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
تَخَرُّج
قابل شمارش
مذکر
[جمع: تَخَرُّجَات]
1
فارغالتحصیلی
1.أُرِيدُ أَنْ أَذْهَبَ إِلَى حَفْلَةِ التَّخَرُّجِ.
میخواهم به جشن فارغالتحصیلی بروم.
[فعل]
تَخَرَّجَ
فعل ناگذر
1
دانشآموخته شدن
فارغالتحصیل شدن
1.أنَا تَخَرَّجْتُ مِنَ الجَامِعَة.
من از دانشگاه فارغالتحصیل شدم.
2.فِي نِهَايَةِ السَّنَةِ يَتَخَرَّجُ أَخِي.
در پایان سال برادرم فارغالتحصیل میشود.
کلمات نزدیک
زفاف
ملبس الزفاف
خاتم الزواج
كعكة الزفاف
طلاق
توأم
مدرسة ثانوية
مدرسة إعدادية
مدرسة ابتدائية
روضة الأطفال
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان