[اسم]

حِربَاء

قابل شمارش مذکر
[جمع: حَرَابِيّ]

1 آفتاب‌پرست

  • 1.أَخِي الصَغِير يَخَافُ مِنَ الحِرْبَاء.
    برادر کوچک من از آفتاب‌پرست می‌ترسد.
  • 2.تَسْتَطِيعُ الحِرْبَاء أَنْ تُدِيرَ عَيْنَيْهَا فِي اِتِّجَاهَاتٍ مُخْتَلِفَةٍ.
    آفتاب‌پرست می‌تواند چشمانش را در جهت‌های مختلف بچرخاند.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان