Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
ء
ة
أ
إ
1 . آفتابپرست
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
حِربَاء
قابل شمارش
مذکر
[جمع: حَرَابِيّ]
1
آفتابپرست
1.أَخِي الصَغِير يَخَافُ مِنَ الحِرْبَاء.
برادر کوچک من از آفتابپرست میترسد.
2.تَسْتَطِيعُ الحِرْبَاء أَنْ تُدِيرَ عَيْنَيْهَا فِي اِتِّجَاهَاتٍ مُخْتَلِفَةٍ.
آفتابپرست میتواند چشمانش را در جهتهای مختلف بچرخاند.
کلمات نزدیک
سحلية
عقرب
تمساح
ثعبان
ضفدع
رتيلاء
أبو بريص
ديناصور
تنس
تنس الريشة
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان