[اسم]

خَادِم

قابل شمارش مذکر
[جمع: خَوَادِم]

1 سرور (رایانه) رایانش‌دهنده

  • 1.أَنَا لَيْسَ عِنْدِي مَعْلُومَات عَنْ خَادِم.
    من درباره سرور اطلاعات ندارم.

2 خدمتگزار

  • 1.نَحْنُ بِحَاجَة إِلَى خَادِم لِأنْ يُرَتِّبَ البَيْت.
    برای نظم بخشیدن به خانه به یک خدمتکار احتیاج داریم.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان