Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
ء
ة
أ
إ
1 . بهتر
2 . خوب
3 . اختیار دادن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
خَيْر
قابل مقایسه
1
بهتر
بهترین
1.خَيرُ الكَلَام مَا دَلَّ وَ جَلَّ وَ قَلَّ وَ لَم يُمِل.
بهترين سخن، آن است كه قابل فهم و روشن و كوتاه باشد و خستگى نياورد.
2.رَأْيَان خَيْر مِنْ رَأْي وَاحِد.
دو نظر بهتر از یک نظر است.
خَيْرُ النَّاس
بهترین مردم
[اسم]
خَيْر
مذکر
2
خوب
[فعل]
خَيَّرَ
فعل گذرا
1
اختیار دادن
1.إِنْ أَرَدْتَ أَنْ تُحَيِّرَ إِنْسَاناً، فَخَيِّرْهُ.
اگر خواستید شخصی را حیرتزده کنید، به او اختیار دهید.
2.فَخَاطَبَهُ اللهُ فِي شَأْنِهِم وَ خَيَّرَهُ فِي مُحَارَبَةِ المُشْرِكِينَ الفَاسِدِينَ أَو هِدَايَتَهُم.
پس خداوند او را در کارشان مورد خطاب قرار داد و او را در جنگیدن با مشرکان فاسد یا هدایتشان اختیار داد.
کلمات نزدیک
خشب
أمان
نسيان
ناجح
مجالسة
دهر
رضا
صحة
على
عليك
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان