[اسم]

ذِئْب

قابل شمارش مذکر
[جمع: ذِئَاب]

1 گرگ

  • 1.الذِّئْبُ يَأْكُلُ الخَرُوفَ شَيْئاً فَشَيْئاً.
    گرگ، گوسفند را آرام آرام می‌خورد.
  • 2.هَلْ تَخَافُ مِنَ الذِّئْب؟
    آیا از گرگ می‌ترسی؟
  • 3.هُوَ قَتَلَ الذِّئْبَ بِسُهُولَة!
    او به‌آسانی گرگ را کشت!
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان