[اسم]

ذَنْب

قابل شمارش مذکر
[جمع: ذُنُوب]

1 گناه

  • 1.أَنَا أَعْتَرِفُ بِذَنْبِي.
    من به گناه خود اعتراف می‌کنم.
  • 2.إِذَا أَخْطَأَ الوَالِدُ، فَمَا ذَنْبُ الوَلَدِ؟
    اگر پدر اشتباه کند، گناه پسر چیست؟
  • 3.كَيْفَ تَعِيش بِرَاحَة رُغْمَ كُل هَذِهِ الذَُّنُوب؟
    چگونه با این همه گناه راحت زندگی می‌کنید؟
  • 4.هَذَا ذَنْبُكَ، لَا تَنْسَى مَا فَعَلْتَ!
    این گناه شماست، فراموش نکنید چه کار کرده‌اید!
[اسم]

ذَنَب

قابل شمارش مذکر
[جمع: أَذْنَاب]

1 دم

  • 1.يَحْتَوِي ذَنَبُ هَذَا الحَيْوَان عَلَى زَيْت خَاص.
    دم این حیوان حاوی روغن خاصی است.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان