Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
ء
ة
أ
إ
1 . رئیس
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
رَئِيس
قابل شمارش
مذکر
[جمع: رُؤَسَاء]
1
رئیس
1.أُرِيدُ أَنْ أَتَكَلَّم مَعَ الرَّئِيس.
من میخواهم با رئیس صحبت کنم.
کلمات نزدیک
رب العمل
موظف حكومي
تقني
قصاب
رجل أعمال
مبنى إداري
سلسلة المتاجر
مخبز
ماشي
محطة
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان