Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
ء
ة
أ
إ
1 . نامه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
رِسَالَة
قابل شمارش
مونث
[جمع: رَسَائِل]
1
نامه
1.أَنَا سَأَكْتُبُ رِسَالَةً وَ سَأَرْسِلُهَا لَكَ غَداً.
من یک نامه خواهم نوشت و آن را برایت فردا خواهم فرستاد.
2.مُحَمَّد قَرَأَ رِسَالَتَهَا بِفَرَحٍ عَظِيمٍ.
محمد نامه او را با خوشحالی زیادی خواند.
3.هَلْ هَذِهِ الرِّسَالَة لِي؟
آیا این نامه برای من است؟
کلمات نزدیک
ضريبة
رحلة العمل
عشاء العمل
تكنولوجيا المعلومات
موارد بشرية
ظرف بريدي
طابع
عنوان
رمز بريدي
طرد
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان