Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
ء
ة
أ
إ
1 . سوار شدن
2 . کاروان شتر یا اسبسواران
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
رَكِبَ
فعل ناگذر
1
سوار شدن
1.أَهْلاً وَ سَهْلاً بِكُمْ. تَفَضَّلُوا. اِرْكَبُوا.
خوش آمدید. بفرمایید. سوار شوید.
2.رَكَبْنَا عَلَى حِصَان وَ رَجَعْنَا إِلَى البَيْتِ بِالْحِصَان.
ما سوار اسبی شدیم و با اسب به خانه برگشتیم.
[اسم]
رَكْب
غیرقابل شمارش
جمع
1
کاروان شتر یا اسبسواران
1.أُرِيدُ أَنْ أُسَافِرَ بِالرَّكْبِ.
من میخواهم با آن کاروان شتر سفر کنم.
2.سَلِ المَصَانِعَ رَكْباً تَهِيمُ فِي الفَلَوَاتِ!
از آبانبارها درباره سوارانی که در بیابانها تشنهاند، بپرس!
کلمات نزدیک
تفضل
تعال
بئر
اشتغل
استخرج
عامل
كثر
لا بأس
لا شكر على واجب
مكرم
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان