[فعل]

سَمَحَ

فعل گذرا و ناگذر

1 اجازه دادن

سَمَحَ لِ
اجازه دادن
  • 1. أَ تَسْمَح لِي بِالْكَلَام يَا أُسْتَاذ؟
    1. استاد به من اجازه می‌دهید صحبت کنم؟
  • 2. أُمِّي سَمِحَتْ لِي لِأَنْ أَخْرُجَ مِنَ البَیْت الیَوم.
    2. مادرم امروز اجازه داد که بیرون بروم.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان