[اسم]

شَرْطَة

قابل شمارش مونث

1 خط فاصله خط تیره

  • 1.الشَرْطَةُ هِيَ عَلَامَة تُسْتَعْمَل فِي مَوَاضِع مَا.
    خط تیره علامتی است که در برخی جاها استفاده می‌شود.
[اسم]

شُرْطَة

قابل شمارش مونث
[جمع: شُرَط]

1 پلیس نیروی‌انتظامی

  • 1.جَاءَت الشُّرْطَة.
    پلیس آمد.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان