[اسم]

شِمَال

قابل شمارش مذکر
[جمع: أَشْمُل]

1 شمال

مترادف و متضاد جَنُوب
  • 1.صَدِيقَتِي تَعِيشُ فِي شِمَال أُرُوبَا.
    دوستم در شمال اروپا زندگی می‌کند.

2 چپ

مترادف و متضاد یَسَار یَمِین
  • 1.يَطِيرُ إِلَى الأَعْلَى وَ الأَسْفَلِ، وَ إِلَى اليَمِين وَ الشِّمَال.
    به بالا و پایین، راست و چپ، پرواز می‌کند.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان