Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
ء
ة
أ
إ
1 . دانشمند
2 . جهان
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
عَالِم
قابل شمارش
مذکر
[جمع: عُلَمَاء]
1
دانشمند
1.عَادَةً مَا يَكُونُ العَالِمُ شَخْصاً مَنْهَجِيّاً.
دانشمند معمولاً فردی روشمند است.
2.كَانَ العَالِمُ قَلِقاً بِشَأْنِ المُشْكِلَة خِلَالَ الشَّهْرَيْن المَاضِيَيْن.
دانشمند از دو ماه گذشته نگران این مشکل بودهاست.
3.هَلْ تَعْرِفُ اَسْمَاءَ العُلَمَاء؟
آیا نام دانشمندان را میدانید؟
[اسم]
عَالَم
قابل شمارش
مذکر
[جمع: عَوَالِم]
1
جهان
1.فِي هَذَا العَالَم، هُنَاكَ دَائِماً خَطَر عَلَى أُولَئِكَ الَّذِينَ يَخَافُون مِنْه.
در این دنیا، همیشه خطر برای کسانی که از آن میترسند وجود دارد.
2.مَاذَا تَعْرِف عَنِ العَالَم؟
از جهان چه میدانید؟
3.هُنَاكَ دِيَانَات عَدِيدَة فِي العَالَم.
ادیان زیادی در جهان وجود دارد.
کلمات نزدیک
معلمة روضة الأطفال
مدرس
أمين المكتبة
سمسار البورصة
محاسب
أستاذ
فيزيائي
مبرمج
سياسي
متدرب
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان