[اسم]

عَجُوز

قابل شمارش مذکر
[جمع: عَجَائِز]

1 پیرمرد پیر

  • 1.اِعْتَنِي بِنَفْسِكَ يَا عَجُوز.
    مراقب خودت باش پيرمرد.
  • 2.هَلْ تُرِيدُ أَنْ تَقْتُل نَفْسَكَ أَيُّهَا العَجُوز؟
    آیا می‌خواهی خودت را بکشی ای پیرمرد؟
[صفت]

عَجُوز

قابل مقایسه

2 پیر

  • 1.هَلْ رَأَيْتَ ذَلِكَ الرَّجُل العَجُوز؟
    آیا آن مرد پیر را دیدی؟
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان