Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
ء
ة
أ
إ
1 . مشتری
2 . مزدور
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
عَمِيل
قابل شمارش
مذکر
[جمع: عُمَلَاء]
1
مشتری
1.هَلْ لَدَيْكَ عَمِيل فِي تُرْكِيَا؟
آیا در ترکیه مشتری دارید؟
2
مزدور
1.مَنْ رَأَى مِنْكُمْ أَحَداً يَدْعُو إِلَى التَّفْرِقَةِ، فَهُوَ عَمِيلُ العَدُوِّ.
هر کس از شما کسی را دید که به پراکندگی فرامیخواند، او مزدور دشمن است.
کلمات نزدیک
شيك
مبلغ
رقم الحساب
كلمة السر
حساب مصرفي
مدخر
قرض
فائدة
تحويل الرصيد
يوان
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان