[حرف ربط]

عِنْدَمَا

1 وقتی‌که وقتی

  • 1.عِنْدَمَا تَرَكَ العَمَل، حَزِنَ جِدّاً.
    وقتی کار را ترک کرد، بسیار ناراحت شد.
  • 2.عِنْدَمَا ذَهَبَ، تَغَيَّرَت حَيَاتِي.
    وقتی ‌که او رفت‌‌‌، زندگی‌ام متحول شد.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان