Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
ء
ة
أ
إ
1 . کلاغ
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
غُرَاب
قابل شمارش
مذکر
[جمع: أَغْرُب]
1
کلاغ
زاغ
1.جَلَسَ الغُرَابُ الأَسْوَدُ عَلَى عَمُودِ الهَاتِفِ.
کلاغ سیاه روی تیر تلفن نشست.
2.هُوَ يَخَافُ مِنَ الغُرَاب بِشِدَّة.
او به شدت از کلاغ میترسد.
3.يَا لَهُ مِنْ غُرَاب قَبِيح!
عجب کلاغ زشتی!
کلمات نزدیک
بطريق
وز
بومة
ديك صغير
دجاجة
ديك رومي
نعامة
لقلق
كتكوت
نسر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان