[اسم]

قَائِمَة

قابل شمارش مونث
[جمع: قَائِمَات]

1 لیست

  • 1.أَعْطَانِي المُعَلِّمُ قَائِمَةً بِأَسْمَاءِ الطُّلَّاب.
    معلم لیستی از اسامی دانش‌آموزان را به من داد.
  • 2.لَا أَدْرِي أَيْنَ وَضَعْتُ القَائِمَةَ!
    نمی‌دانم آن لیست را کجا گذاشتم!
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان