[اسم]

قَبْضَة

قابل شمارش مونث
[جمع: قَبَضَات]

1 مشت

مترادف و متضاد حَفْنَة لَکْمَة
  • 1.أَكَانَ بِيَد مَفْتُوحَة أَمْ قَبْضَة مُغْلِقَة؟
    آیا دستش باز بود یا مشت کرده بود؟
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان