[اسم]

قَهْوَة

غیرقابل شمارش مونث

1 قهوه

  • 1.هِيَ لَا تَسْطَيع أَنْ تَعْمَل بِدُون شُرْب قَهْوة!
    او نمی‌تواند بدون نوشیدن قهوه کار کند!
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان