[اسم]

مُحَاضَرَة

قابل شمارش مونث
[جمع: مُحَاضَرَات]

1 کنفرانس ارائه، سخنرانی

  • 1.كَانَتْ تُلْقِي مُحَاضَرَاتٍ بِاللُّغَةِ الفَارْسِيَّة.
    به زبان فارسی سخنرانی می‌کرد.
  • 2.لَسْتُ مُسْتَعِدَّة لِلْمُحَاضَرَة.
    برای ارائه آماده نیستم.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان