Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
ء
ة
أ
إ
1 . مشارکت
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
مُشارَكَة
قابل شمارش
مونث
[جمع: مُشَارِكَات]
1
مشارکت
1.أَحْتَاجُ إِلَى مُشَارَكَةِ الطُّلاب فِي الصَّف.
من به مشارکت دانشآموزان در کلاس نیاز دارم.
2.لايُمْكِن تَسْوِيَة قَضَايَا البِلاد بِدُون مُشَارَكَة المُوَاطِنِين.
مسائل کشور بدون مشارکت شهروندان حلوفصل نمیشود.
کلمات نزدیک
موضوع
استعمال
بث
منسك الحج
دخول
انتشار
أهمية
أهمل
قيامة
قلد
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان