[اسم]

مَطْعَم

قابل شمارش مذکر
[جمع: مَطَاعِم]

1 رستوران

  • 1.أَنَا أَعْرِفُ مَطْعَماً جَيِّداً فِي شَارِع آزَادِي.
    من یک رستوران خوب در خیابان آزادی می‌شناسم.
  • 2.هَلْ أَنتَ مُوَافِق لِأَن نَذْهَب إِلَى المَطْعَم الآن؟
    آیا موافق هستی الان به رستوران برویم؟
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان