Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
ء
ة
أ
إ
1 . پرونده
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
مِلَفّ
قابل شمارش
مذکر
[جمع: مِلَفَّات]
1
پرونده
1.أَنَا أَحْفَظُ رَسَائِلَ الأَصْدِقَاءِ فِي مِلَفٍّ.
من نامههای دوستانم را در یک پرونده نگهداری میکنم.
2.أَيْنَ وَضَعْتَ المِلَفَّ؟
پرونده را کجا گذاشتید؟
3.ذَهَبَتْ لِمُشَاهَدَةِ مِلَفِّهَا لِلْاِطِّلَاعِ عَلَى مَاضِيهَا.
برای دیدن پروندهاش و برای آگاهشدن بر گذشتهاش رفت.
کلمات نزدیک
رقم هاتف
موقع إلكتروني
عنوان البريد الإلكتروني
هاتف ذكي
هاتف
مجلد
تطبيق
كمبيوتر محمول
طابعة
ماسح ضوئي
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان