Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
ء
ة
أ
إ
1 . میز
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
مِنْضَدَة
قابل شمارش
مونث
[جمع: مَنَاضِد]
1
میز
1.هَلْ هَذِهِ مِنْضَدَتِي؟
آیا این میز من است؟
2.وَضَعْتُهُ عَلَى المِنْضَدَة.
من آن را روی میز گذاشتم.
کلمات نزدیک
ي
ناس
ما
فاعل
عيش
جنة
حسن الخلق
على اليسار
على اليمين
مداراة الناس
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان